میخواهم آنقدر بو بکشم تو را که ریه هایم پر شود از عطر تنت
که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم
وقتی کنارم نیستی
دلم میخواهد نامت را صدا کنم یک طور دیگر
جوری که هیچکس صدایت نکرده باشد !
دلم میخواهد نامت را صدا کنم، طوری که دلت قرص شود من هستم !
طوری که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستی
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند
لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
مــن این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز تـو این دنیا دوست دارم
آرام آرام می بوسمت
انقدر که طرح لب هایم
روی تمام اندامت جا بماند
بگذار بدانند آغوش تو
تنها قلمروی من است...
نداشتن تو یعنی دیگری تو را دارد...
نمی دانم...
نداشنت سخت تر است
یا تحمل اینکه دیگری تو را داشته باشد...
هر بار که می خواهم به سمـتـت بیایم
یادم می افتد ”دلـتـنـگی”
هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک “اشتباه” نیست
زندگی هنگامه فریاد هاست ،
سرگذشت و درگذشت یادهاست ،
عاشقی فریاد تنها بودن است ،
رنج ما تاوان انسان بودن است ...
دلم تنگ است ,عجیب تنگــــــ
اما دلم حتی نمی داند برای کی!
چیزی غریبناک تر از این هم هست که …
توجیهی برای قلبت نداشته باشی؟!
من در جواب قلبم همیشه سکوت کرده ام ..
سکوتـــــــــ …
نگاهم بیقرار هجوم قدم های توست
و تو با خبری
اما...
هرگز از جاده ی دلم گذر نمی کنی
تعداد صفحات : 4